اگر چه تا حالا در قسمتِ داستانِ کوتاه تمرکز چندانی نداشتم اما وقتی این کتاب را دیدم پیش از آنکه ورق بزنم مجذوب طرح جلدش شدم. چشم دوختم و با حرکت انگشتانم روی جلد کتاب میگفتم: چقدر این کار زیباست! از همان اول حسِ خوبی داشتم با وصف اینکه علاقهی شدیدی به دو رنگِ متضادِ سفید و سیاه دارم، ترکیب جلد این کتاب نیز از این دو رنگ خارج نبود. بعد از خواندنِ سخنِ ناشر، پیام ها و مقدمههای استادان گرانقدر هر یک دکتور محمد داوود منیر و پروفیسور محمد ناصر رهیاب رسیدم به اولین داستان کوتاهی که تحت نام خفقان… خفقان را که داستانی بین بوبوی شاه محمود و عروسش بود همان انتظاری را که از قبل داشتم برآورده ساخت، چون از همان شروع اول قشنگ بود. اما در جریان خواندن سوالاتی در ذهنم ایجاد شد که بین گیرو دار انفجار چرا هیچ وضاحتی از سلیمان که نواسهی بوبوی شاه محمود بود داده نشده؟ آیا سلیمان زنده ماند یا …؟ و دیگر سوالاتی که با مطرح کردن آن با دوستانِ شاعرم و توجیه کردنِ آنها تا حدی رفع شد. داستان #سرمه، سیاهی و آیینه( زنی که چشمانش را با عشق سرمه میکند و با کنجِ شالِ خود سرمه های اضافه را تُف میزند و پاک میکند) #خیابان های خالی(که تصویرِ شب و روز های تلخ یک زن در فضاییست که هیچکس اجازه رفتنِ به بیرون را ندارد و او با پختنِ غذا برای شوهر و فرزندان خود نگرانِ پیرمردیست که گاری میچرخاند و چند روزی نیامده تا برایش غذا بدهد. مبادا پیرمرد کرونا گرفته باشد، مبادا…) #دانشگاه کابل را با گم شدنِ بوت یاسر که برادر بزرگش برایش هدیه داده بود تا جلو دیگر همصنفی های خود کم نیاید و…) فضای احساسیِ این کتاب که فقط چند داستان را کوتاه در اینجا اشاره کردم، من را به شدت احساسی کرد و همین باعث شد تا تهِ این کتاب را به همین علاقه بخوانم و ادامه بدهم. ترکیب ها، تصویر ها و کشفیات همه و همه بر محورِ واقعیتها میچرخید. بعد از ختمِ کتاب با خود گفتم دستِ خالقِ این اثر درد نکند که چقدر هنرمندانه تمام واقعیت های تلخ، فرهنگ های ناپسند و دغدغه های ذهنیِ خسته کُنِ یک زن را در جامعهی ما به این خوبی به تصویر کشانده است. اشک ریختم و خداراشکر کردم که اینها همه ثبت تاریخ شده تا هیچکس جنایاتی را که در قبال ما… فراموش نکند. #جان_کلام کتاب #سرمه_و_سیاهی #فروزان_امیری را که فقط ۸۲ صفحهی شُسته و رُفته است برای کسانیکه اهلِ دل و کتاب خوب هستند پیشنهاد میکنم بخرید، بگریید و لذت ببرید.💚
از فروزان امیری