بی‌صدایی، صدای دریاهاست

100.00 ؋

غزلی برای دوست

بنشین یار، که سردیم، سبویی بزنیم

و درین خامُوشی محض، گلویی بزنیم

لب دریا چقدر دور شد از بوسه ما

خیمه بگذار که تا برلب جوئی بزنیم

ما دو درویش در این حلقه‌ی ویرانی‌ها

بشین تا ننشینیم و هوی بزنیم

بر لب شط شقایق که سرا پره‌ی ماست

آستین بر به تقلای وضویی بزنیم

چه غریبیم درین شهر، درین شهر عجیب

به کجا روی کنیم؟ سر به چه ک.یی بزنیم؟

من و تو در کف هیهات، معلق شده ایم

دست من گیر تا چنگ به سوی بزنیم

ما که از شرم حضور دل خود میسوزیم

از دل سوخته حرفی به چه رویی بزنیم؟

تا شعر است کنون، چارهء زخم دل ما

بشین تا که بدین تار، رفویی بزنیم

توضیحات تکمیلی

نام کتاب

بی‌صدایی صدای دریاهاست

اثر

سید ضیاءالحق سخا

با مقدمهء

محمد ناصر رهیاب

صفحه آراء

انجینیر سید عبدالعزیز "آثمی"

نوبت چاپ

نخست

تیراژ

500 نسخه

تاریخ چاپ

تابستان 1382

ناشر

انجمن ادبی هرات

جای چاپ

مطبعه آرین، هرات، جادهء بهزاد

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “بی‌صدایی، صدای دریاهاست”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *